ما از نسل انسانهایی هستیم که در دنیای سردِ فناوری و تکنولوژی و سرعت بالای زندگی روزمره غرق شدیم و برای آشنایی با آدمهای جدید، به اپلیکیشنهای دوستیابی پناه میبریم؛ با امید به اینکه شاید بتوانیم نیمه گمشدهی خود را در کمترین زمان و با بالاترین شباهتها پیدا کنیم. به محض مچ شدن خوشحال میشویم و رویای یک رابطهی خوب و بادوام را در سرمیپرورانیم اما… این میزان شباهت به چه قیمتی تمام میشود؟ سریال Somebody یا همان «یک کسی»، اثر نسبتا جدید سرویس استریم نتفلیکس به شمار میرود که ساخت کشور کره است و احتمالا خیلی هم تبلیغاتش را ندیده باشید و اسمش به گوشتان نخورده باشد.
این مجموعه از آن دسته سریالهای دلهرهآور و جناییای محسوب میشود که هر قسمت سرنخها و معماهای مختلفی برای ما به جا میگذارد که تک تک آنها در قسمت آخر حل میشوند و قطعههای پازل کنار هم قرار میگیرند. اما ما الان نمیخواهیم درباره پایان آن صحبت کنیم. بهتر است برگردیم به اول سریال که با یک دختر نوجوان به اسم کیم سوم آشنا میشویم. این دختر که وضع مالی خوبی هم ندارد، با یک نوع اختلال رشد عصبی به نام سندرم آسپرگر دستوپنجه نرم میکند. این اختلال با مشکلات قابلتوجه در ارتباط بین فردی و ارتباط غیرکلامی و ارتباط چشمی مستقیم و اشکال در انجام حرکات پیچیده فیزیکی مانند رقص، مشخص میشود.
این سندرم معمولا به همراه علایق و رفتارهای وسواسی و تکراری است و کسانی که این سندروم را دارند، از بهره هوشی خیلی بالایی برخوردار هستند (بالاتر از میانگین جامعه) و استعداد فوقالعاده خوبی در ریاضیات و تحلیل، کامپیوتر و حتی علوم انسانی دارند. حالا این موارد را گفتیم که به کجا برسیم؟ به اینکه کیم سوم از همان سنین کم استعداد و توانایی خیلی زیادی در برنامهنویسی داشت و در عین حال هم هیچ دوستی نداشت. او با ساخت یک برنامه برای یک دستگاه قماربازی، دستمزد زیادی میگیرد و میتواند دستگاه هوش مصنوعی خود را برای یک نمایشگاه برنامهنویسی، بسازد.
از آنجایی که او نمیتواند همانند سایر برای برنامهی خود تبلیغ کند، تنها توجه یک برنامهنویس زن به نام سامانتا جونگ را به خود جلب کند. او که یک دل نه صد دل عاشق این دختر میشود، او را به استخدام خود در میآورد تا با کمک هم، یک اپلیکیشن دوستیابی به نام سامبادی یا یک کسی را بسازند. بعد از گذشت چندین سال، ما متوجه میشویم که این اپلیکیشن تا چه اندازه موفق شده است و چقدر افراد مختلف ازطریق آن با یکدیگر آشنا شدند که درنهایت با هم ازدواج یا… کشته شدند. در این برهه زمانی، در عین حال که این شرکت موفقیتهای خود را تبلیغ میکند، اخبار هم از طرف دیگر از آمار روزافزون قتلهایی میگوید که قاتل ازطریق این برنامه با مقتولین خود آشنا میشود.
کیم سوم تبدیل به برنامهنویس بسیار موفقی شده است و به همین واسطه موفقیتها و درآمد خیلی زیادی هم برای شرکت اسپکتروم به ارمغان میآورد. اما همچون نوجوانی، نهتنها هیچ دوستی ندارد، بلکه شانس آشنا شدن با پسر مورد نظرش را هم بهدست نمیآورد؛ پسری که با معیارهای او تطابق داشته باشد و از لحاظ روحی و اخلاقی بتواند با او کنار بیاید و درکش کند. به همین ترتیب هم تصمیم میگیرد که اپلیکیشن سامبادی را نصب کند تا بلکه بتواند فرد مورد نظرش را پیدا کند؛ آن هم با بالاترین شباهت. خیلی زود هم با پسر جوان و جذابی به نام یون-او سونگ آشنا میشود که شباهت زیادی به خودش دارد.
اما مشکل این است که بعد از گذشت مدتی متوجه میشود این پسر، همان قاتل سریالیای است که همه دنبالش میگردند و هر روز دارد زنان و دخترهای مختلفی را به قتل میرساند. در همین میان، «کی یون» که دوست قدیمی و سابق کیم سوم حساب میشود، به همراه دوست جدید خود یعنی موک وون دوباره به زندگی او بازمیگردد؛ با این تفاوت که آنها هم دنبال این قاتل سریالی هستند. تا پایان سریال، ما شاهد این درگیری درونی کیم سوم هستیم که از یک طرف نمیتواند بیخیال تنها فردی شود که تا این اندازه وجه تشابه با او دارد؛ از طرف دیگر هم نمیتواند اخلاق و چارچوب اخلاقی را نادیده بگیرد و نسبت به جنایتهای معشوقهاش بیخیال باشد؛ خصوصا که حالا جان دو دوست جدید خودش هم در خطر افتاده است.
این بخش ممکن است بخشهایی از داستان سریال یک کسی را برای شما فاش کند.
از یک طرف نمیتوان این سریال را فاخر و بدون نقص دانست و از طرف دیگر هم نمیشود به خاطر نقصها و چالههایی که وجود دارد، به کل بیخیال تماشای آن شد؛ درصورتی که میتواند اوقات خوبی را برای بیننده بسازد. چیزی که در نگاه اول خیلی عجیب به نظر میرسد، این است که با وجود انتشار چنین اخبار و وجود یک قاتل سریالی، اکثر کسانی که در این اپلیکیشن هستند، اسم و تصویری ندارند که معرف خودشان باشد و بدون اینکه هیچ شناختی نسبت به هم پیدا کنند، خیلی زود با هم قرار میگذارد و مدت زمانی را با هم سپری میکنند.
موضوع دیگری هم که شاید خیلی مسخره باشد، قرارگیری دوست قدیمی کیم سوم در موقعیتهای خطرناک است؛ آن هم کسی که حالا با پاراپلژی درگیر است و روی صندلی چرخدار مینشیند. مسخره اینجا است که این فرد با وجود اینکه یک پلیس است و از لحاظ جسمی هم محدودیتهایی دارد، بارها بدون اینکه به همکاران خودش در پلیس خبر بدهد یا اطلاعات جدید را در اختیار دیگران بگذارد، خودش را در مقابل این قاتل سریالی قرار میدهد و علنا بدون هیچ دلیل منطقیای جان خودش را به خطر میاندازد. با اینکه برخی المانهای آن غیرمنطقی به نظر میرسد، اما باز میتوان از تماشای آن لذت برد و یک امتیاز ۶-۷ از ۱۰ به آن داد.
سریال های شبیه سریال یک کسی
سریال Voice
سریال صدا
بازیگران: لی هان-نا، جانگ هیوک و لی جین-ووک
سال پخش: ۲۰۱۷ تاکنون
خلاصه داستان: مو جین-هیوک کارآگاه محبوبی بود که پروندههای بزرگ را حل میکرد، اما پس از قتل همسرش توسط یک قاتل زنجیرهای، زندگی او به هم ریخت. او پر از گناه است که نتوانسته از همسرش محافظت کند و مخفیانه بهدنبال قاتل او میگردد. در همین حال، کانگ کوون-جو از آکادمی پلیس با نمرات برتر فارغالتحصیل شد. او در مرکز تماس اورژانس ۱۱۲ شروع به کار کرد. در طی مدت زمانیکه آنجا کار میکند، یک پرونده قتل وحشیانه اتفاق میافتد و پدر خودش/گروهبان پلیس به صحنه جرم میرود. پدرش در آنجا کشته میشود و کوون جو ازطریق تلفن میشنود که چه اتفاقی افتاده است. پس از آن، او برای تحصیل به ایالات متحده میرود و بهعنوان یک صداپیشه حرفهای به کره باز میگردد. کارآگاه جین هیوک و کانگ کوون جو پروندهها را با هم حل میکنند؛ این دو با هم به تعقیب یک قاتل زنجیرهای میروند؛ کسی که مسئول مرگ یکی از اعضای خانواده آنهاست.
سریال Beyond Evil
سریال فراتر از شیطان
بازیگران: شین ها-کیون، یئو جین-گو و لی دو-هیون
سال پخش: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: داستان دو مرد نترس را دنبال میکنیم که در تعقیب یک قاتل زنجیرهای هستند که در حال بازگشت است و حاضرند سختیها را پشت سر بگذارند. آن دو برای کشف هویت قاتل، مجبور میشوند عمیقتر از آنچه که شواهد نشان میدهد نگاه کنند.
سریال My Name
سریال نام من
بازیگران: هان سو-هی، پارک هی-سون و آن بو-هیون
سال پخش: ۲۰۲۱
خلاصه داستان: پدر یون جی-وو ناگهان میمیرد. او میخواهد ناامیدانه از کسی که مسئول مرگ پدرش است، انتقام بگیرد. یون جی-وو برای گروه جنایی مواد مخدر Dongcheonpa کار میکند. چوی مو-جین رئیس باند مواد مخدر است. با کمک چوی مو-جین و برای کشف دلیل مرگ پدرش، یون جی-وو به اداره پلیس میپیوندد و تبدیل به جاسوسی برای گروه مواد مخدر میشود. یون جی-وو به کار در واحد تحقیقات مواد مخدر در اداره پلیس منصوب میشود و به حقایق بسیار بزرگی میرسد.